دفتری بود که گاهی من و تو
می نوشتیم در آن
از غم و شادی و رویاهامان
از گلایه هایی که ز دنیا داشتیم
من نوشتم از تو:
که اگر با تو قرارم باشد
تا ابد خواب به چشم من بی خواب نخواهد آمد
که اگر دل به دلم بسپاری
و اگر همسفر من گردی
من تو را خواهم برد تا فراسوی خیال
تا بدانجا که تو باشی و من و عشق و خدا!!!
تو نوشتی از من:
من که تنها بودم با تو شاعر گشتم
با تو گریه کردم
با تو خندیدم و رفتم تا عشق
نازنیم ای یار
من نوشتم هر بار
با تو خوشبخترین انسانم

نظرات شما عزیزان:
kosar 
ساعت22:03---26 شهريور 1390
آره خیلیییییییییییییییییی سخته واقعا سخته!یه عمر وقتمونو تلف کردی آخرش بهم گفت:فقط برو!اه
وب خوبی داری عزیز به منم سر بزن!
hosein 
ساعت21:36---21 شهريور 1390
وب جالبي داري
خوشحال ميشم به منم سر بزني
يه وبلاگ ديگه هم دارم مطالبش جالبه دوست داشتي به اونم سر بزن
www.daditim.blogfa.com
|